جدول جو
جدول جو

معنی عجب رود - جستجوی لغت در جدول جو

عجب رود
(عَ جَ)
نام سازی است که مینوازند و بعضی گویند از قسم مزامیر است که سازهای نی باشد و بعضی صدا وآواز ساز نی را عجب رود گویند. (برهان) :
یکی گوش دارد برود و رباب
یکی در عجب رود نوشد شراب.
امیرخسرو.
عجب رود از کمین دندان نموده
لبش نی و دهن خندان نموده.
امیرخسرو (از آنندراج).
چو هندو نوازد عجب رود خویش
بخندد عجب رود بر دست او.
امیرخسرو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
عجب رود
شگفترود نام سازی است
تصویری از عجب رود
تصویر عجب رود
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عجب نوش
تصویر عجب نوش
(دخترانه)
عجب (عربی) + نوش (فارسی) نام زنی در منظومه خسروشیرین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طرب رود
تصویر طرب رود
نوعی ساز زهی دارای شش تار
فرهنگ فارسی عمید
(چَ)
چرب روده. روده ای که درون آنرا به چربو و پیه و گوشت آکنده و پخته باشند. چیزی شبیه به ’سوسیس’ که حالا در مغازه های کالباس فروشی میفروشند، چربی روی روده ها. (ناظم الاطباء). رجوع به چرب روده شود
لغت نامه دهخدا
رودی است که از وسط شهر ارجان میگذرد: آبش (یعنی ارجان از رود طاب که در میان آن ولایت میگذرد. و بر آن آب پولی ساخته اند. آن را پول ثگان خوانند. (نزهه القلوب چ لیدن ص 129). و رجوع به طاب (رود...) شود
لغت نامه دهخدا
(لَ کَ)
دهی از بخش ایذۀ شهرستان اهواز، واقع در بیست هزارگزی شمال خاوری ایذه. دارای 130 تن سکنۀ شیعۀ لری و بختیاری. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
شحم عبرود، پیه لرزان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
شاد رود از ابزار های خنیا همانند با شش تای که بر رویه آن از دو سوی زه های کوتاه بسته اند یکی از مقیدات آلات ذوات الاوتار و آن سازیست بر شکل شش تای با این تفاوت که بر سطح وی از طرفین اوتار کوتاه بندند
فرهنگ لغت هوشیار